دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟ مهمان با مهربانی جواب داد:بله. دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از اونا خیلی بانمک بودن .دربین اونا یک 

عروسک باربی هم بود. مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری? 
و پیش خودش فکر کرد:حتما" باربی. 
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم. 
مهمان با کنجکاوی پرسید:این که زیاد خوشگل نیست! دخترک جواب داد: 
آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،اونوقت دلش میشکنه..